دانلود گزارشهای کارآموزی و پروژه دانشجویی

مقاله بنیادهای اجتماعی و اقتصادی و رابطه آن با بزهکاری

مقدمه-
تا اوائل قرن نوزدهم میلادی , در خصوص ارتباط بین بزهکاری و بنیادهای اجتماعی و اقتصادی, مطالعات علمی بعمل نیامده بود علت هم واضح است. چه در ایام گذشته عقیده عامه مردم و حتی دانشمندان این بود,که ارتکاب عمل مجرمانه در ردیف ارتکاب گناه یا تظاهرات اعمال شیطانی است. بدیهی است در چنین چشم اندازی هیچکس برای تاثیر بنیادهای اجتماعی و یا اقتصادی در ازتکاب جرائم اهمیتی قائل نبود. علت ارتکاب جرائم را تمایلات باطنی فرد بزهکار تصور کرده و راه منحصر بفرد مبارزه با بزهکاری را در اعمال مجازات , آنهم مجازات سهمگین و توام با شکنجه های وحشتناک میدانستند.
پس از پیدایش مکتب کلاسیک با اینکه امور کیفری و حقوق جزا تحت نظم و قاعده حقوقی درآمد و از شدت مجازات ها و شکنجه ها کاسته شد, معهذا مکتب مزبور بدنبال کشف علت واقغی جرائم نرفت. مکتب کلاسیک سعی داشت که بنحوی این علت را توجیه نماید مبنای این توجیه همانطور که آقای ساترلند دانشمند معاصر آمریکائی اظهار داشته بر اصل ((روانشناسی کام گیری)) استوار است بر طبق این اصل مناط اعتبار در رفتار انسان جذب لذت و دفع الم است. بالنتیجه انسان قبلا بین لذات و مضرات احتمالی هر عمل مقایسه بعمل آورده و هر گاه لذات آن عمل بر مضرات احتمالی اش بچرید آنرا انجام می دهد. پس علت ارتکاب جرم همان میل باطنی جهت کسب لذت است.
این نوع ارزیای از بزهکاری صحیح نیست. زیرا جرم عملی است که از انسان و در جامعه اتفاق میافتد, و چون نمیتوان از تاثیر متقابل انسان و جامعه در یکدیگر چشم پوشی نمود, لذا بایستی برای اتخاذ سیاست کیفری صحیح به عوامل اقتصادی و اجتماعی توجه داشت. بسیاری از عوامل اجتماعی و اقتصادی از قبیل پائین بودن سطح درآمدهها, بی عدالتی در توزیع ثروت , تعلیم و تربیت غلط , معاشرت با جنایتکاران و قاچاقچیان , بعضی افراد ساده لوح را براهی هدایت می نماید که انتهای آن زندانست . بر عکس وضع عادلانه تقسیم ثروت تعلیم و تربت صحیح , روابط اجتماعی منظم و مرتب و از همه بالاتر تعلیمات اخلاقی و مذهبی از وقوع بسیاری جرائم جلوگیری می نماید. بنابراین بایستی برای درک علت واقعی جرائم بمیزان تاثیر این بنیادها واقف گردید تا علاوه از کشف علت ارتکاب جرائم درصددد بهبوود وضع اقتصادی و اجتماعی برآمد. این همان کاری بووده که با پیدایش مکاتب علمی قرن نوزدهم انجام گردید و هنوز هم ادامه دارد.
در قرن نوزدهم بیا پیدایش و گسترش عقاید فلسفی اوگوست کنت, انقلابی در طرز تفکر دانشمندان بوجود آمد. اوراق محدود این مجله و مختص بودن آن به امور حقوقی, اجازه نمی دهد که در مورد فلسفه تحققی اوگوست کنت که مبنای تحول و تغییر در کلیه زشته های علوم و از جمله حقوق و علم الاجتماع گردیده است بطور تفضیل بحث بمیان آید. فقط بطور خلاصه اشاره می نمائیم که اوگوست کنت در فلسفه تحققی خود معتقد بود که هر دسته از معلومات انسان سه مرحله را طی نموده است:
اول مرحله ربانی که تخیلی است . دوم مرحله فلسفی که تعقلی است. سوم مرحله علمی که تحققی است

(( برای دانلود کلیک کنید ))